اینم روزیه ک با خاله ومامان و مامانی ودوستم راضیه رفتیم باغ و کلی آلوچه خوردیم عزیزدلم
آب بازززززززی!
عزیزم چند روزی هست ک یکمی حرف میزنی...مثلا:بابا-مامان-باباحاجی-مامانی-حانی-عمو-عمه.
اینقد حرکات این روزهات بامزه اند ک خدامیدونه!!!من ک دوس دارم اینقد بوست کنم تا تموم بشی!!!!!!!!!!!!
هر روز داری بزرگتر میشی...
دیروز ک باغ بودیم رفتی توی جوی اب و اب بازی کردی و بعدشم رفتی توی خاک و کلی خاک بازی کردی...همه لباسات گلی شده بود.(کسی نفهمه ها ولی من شلوارتو در اوردم گفتم برو توی اب!!!!!!!!)بعدهم ک مامانی مجبور شد همونجا حمامت کنه و تو کلی گریه کردی