سلام ب همه دوستای گلم.خوبید که؟؟؟؟؟
دلم براتون خیلی تنگ شده بود.ولی وقت نکردم بیام پست بزارم.
چهارشنبه عصر هفته قبل(8/22)ثنا تب داشت ولی زیاد نبود.من خونه دوستم بودم ک خواهرم زنگم زد با گریه و زاری بدو بیا ثنا تشنج کرده...دیگه اون لحظه نفهمیدم دارم چیکار میکنم فقط با دوستم آژانس گرفتم و رفتم بیمارستان...بیمارستان ک رسیدم دیدم عسلم رو تخت خابیده و اکسیژن و صدتا کوفته دیگه بهش وصل کردن و ثنا جون سر تکون دادنم نداره......
خداروشکر ک بازم ب خیر گذشت و ثنا شنبه ظهر مرخص شد...فقط دکترا گفتن ریه هاش عفونت کرده ک کم کم خوب میشه...
این چن روز تنها چیزی ک گفتم با خودم این بود هیچی مثل سلامتی نیس و با دیدن بیمارای دیگه توی بیمارستان دعا کردم همه مریضها سلامتیشون رو ب دست بیارن....آمین....
همون ساعتای اول توی اورژانس
شب اول.بعد یکی دوساعت ک ثنا رو بردن بخش اطفال.
اینم با لباس بیمارستان.
اینم شنبه ظهر ک مرخص شده و همش میگه دستم اوف شده.
الهی قربونش برم..........