سلام ب همه.

دوستان اگه خدا بخواد یک شنبه میرم کربلا.ایشالا قسمت همه شما بشه.توی این مدت عکسا و پست های جدیدم ک دیگه نیست.اخه خواهرم(مامان ثنا)پست و عکس نمیزاره.ایشالا خودم ک برگردم میزارم.

برای همتون مخصوصا مامان فاران دعا میکنم.

فقط چون ک اوضاع عراق مناسب نیست خواهش میکنم برامون دعاکنید مشکلی پیش نیاد.

خاله جون ی مدته دیگه اکثر کلمه های ساده رو میتونی بگی.وقتی که گازت میگیرم میگی"دررررررد".وقتی ک صورتت رو می شوریم بعد خودت مسح پاهات رو میکشی و میخای نمازبخونی.وقتی ک میری روی تخت خواب میخوابی میگی"تو"یعنی پتو!!!وقتی که میای توی اتاق من میگی درس و بعد ی کتاب و خودکار دست میگیری و مثلا میخای بگی منم دارم درس میخونم و هزارن کار دیگه ک الان یادم نیست.

قربونت برم بدون خیلی دوست دارم.تو الان نمیتونی درک کنی ولی میخام همیشه سالم و شاد باشی.

عید همتون مبارک.ایشالا همیشه شاد و سلامت بشین.

دلیل گذاشتن این پستم اینکه ک خواستم ی نفر رو بهتون معرفی کنم.

یکی از بهترین دوستانم امروز در نی نی پیچ عضو شده.

مریم جان خوش اومدی عزیزم.

ادرس وبلاگ مریم:www.sheida_ariyan.ninipage.com بهشون سربزنید.

اول ی عذرخواهی بابت اینکه پست های جدید نذاشتم. امتحانام شروع شده وکمتر وقت میکنم بیام و پست بزارم.

دوم اینکه خداروشکر ک مامان فاران حالش بهتره و واقعا از صمیم قلب براشون خوشحالم و امیدوارم ک دیگه هیچوقت این مسائل براشون پیش نیاد.

سوم اینکه باید از کار های ثنا براتو بگم:

این روزها ثنا خانوم بد جور شیطون شده و کارهای جالبی انجام میده.کلمات زیادی رو تلفظ میکنه خلاصه براتون بگم ک کلا کارهاش بزرگونه شده!!!!!!

اینم چند تا عکسای جدیدثنا...

عزیزدلم چن روزی هس ک کارهات عجیب شدن.نمیدونم چطوری بگم ولی کلا بزرگتر نشون میدی.همه حرکاتت دوست داشنتی هستن.هر وقت میای خونمون پشت در اتاقم میای و میگی "حانی،حانی"  الهی قربون حانی گفتنت بشم!!!

تازه دامنه ی لغاتت بیشتر شده و بیشتر صحبت میکنی!!!

خاله فدات بشــــــــه،بوس

عزیزم چند روزی هست ک یکمی حرف میزنی...مثلا:بابا-مامان-باباحاجی-مامانی-حانی-عمو-عمه.
اینقد حرکات این روزهات بامزه اند ک خدامیدونه!!!من ک دوس دارم اینقد بوست کنم تا تموم بشی!!!!!!!!!!!!
هر روز داری بزرگتر میشی...
دیروز ک باغ بودیم رفتی توی جوی اب و اب بازی کردی و بعدشم رفتی توی خاک و کلی خاک بازی کردی...همه لباسات گلی شده بود.(کسی نفهمه ها ولی من شلوارتو در اوردم گفتم برو توی اب!!!!!!!!)بعدهم ک مامانی مجبور شد همونجا حمامت کنه و تو کلی گریه کردی

چند روز پیش با امیرعلی و امیرعباس و امیر رضا رفتیم پارک.کلی بازی کردی.

با وجور اینکه تو چند سال از اونا کوچیک تری ولی هم پای اونا بازی میکردی. کلی گل های کنار حوض پارک رو کندی و توی اب انداختی!!!!!!!

خودت سوار سرسره میشدی و لیز میخوردی و بعدم کلی میخندیدی!!!!!

ثنا بعد از 4روزاز مسافرت برگشتن...خیلی دلم براش تنگشده بود...وقتی ک نزدیک کاشون بودن دیگه حال خودمو نمیفهمیدم...ولی بالاخره دیدمش.

بماند ک چقدر هر روز بهشون سفارش کردم از ثنا عکس بگیرید!!!!!!!

اینم از عکسا...

ثنا جان امسال سال تحویل پیش ما نیستی!!جات خالیه عزیزم!همش مامانی و باباحاجی سراغت رو میگیرن و میگن جای ثنا و شیرین کاریاش خالیه!!!عزیزم میدونم اونجام هم بهت خوشمیگذره!

اخرین لحظه های سال 1392هستش و من ارزو دارم همشه سالم باشی و خنده روی لبات باشه...

عید همه مباررررررررررررررک!!!